درباره ي انزلم کيفر
ترجمه ي: کتايون سلطاني
انزلم کيفِردرروزهشتم ماهِ مارس ???? ميلادي، کمي قبل از پايان جنگ جهاني دوم به دنيا آمد. در سال ???? تحصيل در رشتهي حقوق را شروع کرد. اما يک سال بعد پشيمان شد و تصميم گرفت هنر بخواند.به دنبال اين تصميم ابتدا در دانشکدهي دولتي هنرهاي تجسمي فرايبورگ ثبتنام کرد و تحت نظرِ استاد بنامِ هنرهاي تجسمي آلمان، پِتِر درهر( Peter Dreher)آموزش ديد. بعد از مدتي درآکادمي هنر کارلزروهه نيز نزد هورست آنتز( Horst Antes )به فراگيري هنر پرداخت. از اين گذشته از همان ابتدا با يوزف بويز، استاد مسلم هنرهاي تجسمي هم در ارتباط بود.تحت تأثير چنين استاداني، همواره به دنبال راهي بود که بتواند با هنرش به کنکاش در تاريخ ميهنش بپردازد.در آلمان بعد از جنگ،بيشتر آلمانيها فقط درگير حل مشکلات معيشتيشان بودند و به هيچوجه فرصت و حوصلهي کندوکاو در مسائل گذشته را نداشتند.از اين رو به جرئت ميتوان گفت که جز در محافل کوچک هنرمندان و روشنفکران هيچ جايي به طور جدي از فجايع جنگ وجنايات نازيها صحبت نمي شد. اما چون اين گونه بحثهاي محفلي براي کيفِر کافي نبود، تصميم گرفت با حرکتي ابتکاري و بحثبرانگير جامعه را به فکر بيندازد.در همين راستا در سال ???? طي سفري به هلند، ايتاليا، سوييس و فرانسه .... در کنار دريا، در آمفي تئاتر، در مناطق کوهستاني.... جلوي دوربين، سلام هيتلري مي داد و از خودش عکس ميگرفت. بعد همين عکسها را به صورت آلبومي به اسم «سمبل هاي قهرمانانه»به عنوان پروژه ي فارغ التحصيلي تحويل استادانش داد.تمام استادها به استثناي راينِر کوشِن مايستر که خودش هم از بازماندگان اردوگاههاي نازيها بود با پروژهاش مخالفت کردند. هدف کيفر از ارائهي اين نوع کار درواقع نوعي تابوشکني بود.چرا که نسل پيش ازوي، کساني که به هر حال در پروسهي به روي کار آمدن نازيها و جناياتشان نقشهاي کوچک و بزرگي ايفا کرده بودند مطلقاًخواهان رويارويي با گذشته نبودند و حتي از جواب دادن به فرزندان خود نيز طفره ميرفتند. کيفِر ميخواست با اين حرکت تحريکآميز بحث و گفتگو دربارهي تاريخ سياه دوران نازيها را به جريان بيندازد. جالب اين که بعد از ارائه ي اين پروژه، در سالهاي ???? و ???? انزلم مجدداً هشت تابلو هم با همين مضمون، تحت عنوان« اِشغال» نقاشي کرد.اما هيچ موزه، گالري و نمايشگاهي حاضر نشد تابلوهايش را به نمايش بگذارد. تا اين که بالاخره بعد از چهل سال انتظار، علاقمندان امکان ديدن تابلوهايش را پيدا کردند.
کيفر اولين تابلوهاي غول آسايش را در سال ????کشيد و در اين کار علاوه بر رنگ از موادي هم چون ماسه، مو و خون هم استفاده کرد.کيفر که مهمترين دغدغهاش تا اواسط دههي هشتاد کنکاش در فرهنگ و هويت آلماني بود، در بسياري از کارهايش آثار و بناهاي نازيها و نيز اسطورههايي همچون زيگفريد اژدها کش را به شکلي خلاقانه به تصوير ميکشيد و به اين شيوه سعي مي کرد ايدئولوژي جنون آميز نازيها را ريشهيابي کند. موضوع ديگري که همواره ذهنش را به خود مشغول ميکرد اين بود که آيا اصولاً بعد از هولوکاست،هنرمند ميتواند به عنوان حلقهاي از زنجيرهي سنتهاي ديرين فرهنگي هنري آلمان کار کند؟
سال ???? شروع تازهاي در کارهاي کيفِر بود. چرا که از آن پس ديگر عمدتاً ازاسطورهها، تاريخ جهان باستان و قصههاي تورات الهام ميگرفت.از اين گذشته از ???? به اين سو، به طور مداوم درنقاشيها و سازههايش از ابزارها و مواد غيرمعمول استفاده مي کند.البته اين کار را قبلاً هم مي کرد، منتهي به ندرت، آن هم به طور نامحسوس، جوري که اغلب براي بيننده قابل تشخيص نبود. اما از آن به بعد چيزهايي از قبيل ني، عکس، قير، گل، سفال، کاه، لاک، الکل، خاکستر، شاخه، گل و گياه، طلا، نقره، سرب و ديگر فلزات بخش جداييناپذيري ازکارش محسوب مي شدند.
کارهاي کيفر معمولاً بهقدري چشمگيرند که بيننده ناخودآگاه در مقابل شان ميخکوب ميشود.گاهي در نگاه اول اسرارآميز و تا حدي خوفناک به نظر ميآيند. اما با نگاهي دقيقتر متوجه جزئياتي مي شويم که با دقت و ظرافت بسيار در درون کاري به آن عظمت نهفتهاند. با ديدن نشانههاي پر رمز و راز و روشهاي کيمياگرانهاي که هنرمند در پرداختن به اثر به کار برده است، بيننده، قبل از هر تحليلي دچار حسي نيرومند و غير قابل وصف مي شود. براي همين به جرئت ميتوان گفت که حتي اگر کارهاي کيفر را دوست نداشته باشيد نميتوانيد با بيتفاوتي از کنارشان رد شويد و اين يعني اين که يکي از بزرگترين اهداف کيفر به ثمر رسيده است. چون به گمان وي فقط با رويارويي و برخورد آگاهانه است که امکان هر نوع تغييري فراهم مي شود.
تابلوهاي انزلم همگي تيره رنگ، خاکستري، سياه و قهوهاياند.علاوه بر نقاشي و مجسمه سازي، پيکرههايي از کتاب، باسمههاي چوبي، تابلوهاي ترکيبي از نقاشي و چيدمان... ميسازد و از آنها به عنوان رسانه ياد مي کند. کتاب براي کيفر نقش مهمي دارد. چرا که کتابها حامل دانش، خاطرات و تاريخ اند. کتابهايش بزرگاند و گاهي مچاله يا بالدار. کيفر با اين که در پايان جنگ جهاني دوم پا به عرصهي حيات گذاشته است، به نظر ميرسد که موضوع جنگ همواره ذهنش را به خود مشغول مي دارد. چرا که مثلاً هواپيماهاي قديمي بخش قابل توجهياز آثارش را تشکيل مي دهند.مجسمهي هواپيمايي در زير سنگ، هواپيمايي دو نيم شده، هواپيماي کوچک فلزي وسط تابلوي نقاشي، آفتابگردانهاي سوختهاي که به صورت چيدمان روي زمين قرار دارند و هواپيماي کوچکي را در خود محو کرده اند.
کيفِر در آثارش به گذشته نظر دارد و ردپاي تاريخ در تمامي آثارش قابل مشاهده است. کيفِر به موضوع «زن» هم مي پردازد و به همين دليل ميبينيم که در يک سري از نقاشيها، چيدمانها و کتابهايش زنان را به تصوير کشيده است. زناني که در تاريخ نقشي داشته اند، زنان عهد عتيق، زنان انقلاب فرانسه، ملکههاي فرانسه و...
کيفِر گاهي از زمينهي عکس براي نقاشي استفاده ميکند. مثلاً در تابلويي چوبي به اسم « نبرد هرمان[1] » که ابعاد بسيار بزرگي دارد عکس ?? تن از شخصيتهاي آلماني را آورده است. شخصيتهايي که خوب يا بد، به هرحال تاثيري انکار پذير بر کشورش، آلمان نشاندهاند؛ در کنار کانت و هايدگر، جمعي از ژنرالهاي پروسي را ميبينيم و هورست وِسِل را که يکي از سرکردگان شبه نظاميان جنايتکار NSDAP بود.
کيفِر با درهم آميختن نقاشي و مجسمهسازي، به صورتي خلاقانه نقاشيهاي مجسمهوار خلق ميکند. برخي از نقاشيهايش که معمولاً ابعادي بزرگ و بسيار چشمگير دارند بيشتر شبيه تصاوير سهبعدياند. در اين تصاوير از ابزارهايي هم چون صندلي، دسته ي چوبي، شاخهي درخت و گل و گياه استفاده مي کند. آثاري که کيفِر خلق ميکند فقط و فقط مهر و نشان او را دارند و شبيه کار هيچ هنرمند ديگري نيستند.
کيفر در عرصهي جهاني يکي از معروفترين هنرمندان آلماني به شمار مي رود. اما هنرش مدتي بسيار طولاني بحثبرانگيز بود. به او انتقاد ميشد که چرا اساساًدر کارهايش به سمبل هاي ناسيونال سوسياليستي پرداخته است. برخي از ناشران و منتقدين هنري او را در رديف دستراستيها قرار ميدادند. در سال ???? طي فستيوال بيناله در ونيزاينگونه بحثها به شدت اوج گرفت. چرا که نقاشيهايش برخي از تماشاچيان را به شدت شوکه کرده بود. اما برخيها هم همانجا متوجه شدند که هدف وي در واقع کنکاش در تاريخ و گذشتهي آلمان بوده است. هنر کيفِر از ابتدا حال و هواي ديني ـ مذهبي هم داشت. خودش مي گويد:«من براي دين اهميت زيادي قائلم. چون از علم پاسخي نگرفتهام.»موضوعهاي مذهبي آثارش را غالباً از شمايلشناسي و داستانهاي عرفاني يهوديان( کابالا)الهام گرفته است. براي مثال «نردبان يعقوب »که درواقع نمادي از رشد معنوي و صعود به آگاهي است در يکي از کارهايش، کاري به همين اسم مشاهده مي شود.
کيفر که اصولاً تاريخ آلمان را به پيش و پس از هولوکاست تقسيم مي کند، هدفش همواره اين بوده است که با هنر دارويي شفابخش بسازد، براي ميهني که چندين دهه ضربات روحي سنگين خورده است: دو جنگ پي در پي جهاني، فاشيسم، جدايي دو آلمان...
کيفر به جاي نقاشي ساده ي تاريخ آن را استادانه تفسير مي کند. معروفيت او بيش از هر چيز به دليل خلق نقاشي هاي ابزاري است
کيفِر به طور قطع يکي از برجستهترين و پر نفوذترين هنرمندان معاصر آلماني به حساب مي آيد. هنرمندي که کارهايش در بسياري از موزههاي بنام و کلکسيونهاي خصوصي حضوري دايم دارد. سال ???? در توکيو جايزه ي فرهنگي و پراعتبار سلطنتي نصيبش شد. در اکتبر سال ???? سهتا از کارهايش، تابلويي به اسم آتانور و دو مجسمه به اسامي دانائه و هورتوس کونکلوزوس به موجوديهاي موزهي لوور اضافه شدند. همان سال سرپرستي نمايشگاه مونومونتا را که همه ساله در گراند پالهي پاريس برگزار ميشود پذيرفت و نمونههايي از آثار هنري خودش را هم که در وصف پاول سلان، اينگ هبورگ باخمان و لويي فرديناند سِلين خلق کرده بود به نمايش گذاشت. در سال ???? جايزه ي صلح کتابفروشان آلمان که هر سال در چهارچوب نمايشگاه بينالمللي کتاب در شهر فرانکفورت اهدا ميشود به طور غيرمنتظرهاي به انزلم کيفر نقاش و مجسمه ساز اهدا شد. به اعتقاد هيئت ژوري، انزلم کيفر با خلق زباني تصويري، تماشاگر را به يک خواننده تبديل ميکند. انزلم کيفر براي برانگيختن توجه تماشاگر ـ خواننده، غالباً به نکاتي ميپردازد که بيشتر نويسندگان آلماني نيز آن را دستمايهي کار خود قراردادهاند:سنگيني رويدادهاي تاريخي بر زمان حال. وي در آثار هنري اش به گذشته و تاريخ آلمان نظر دارد. در آثار کيفِر، گذشته تأثيري ويرانگر بر زمان حال گذاشته است.
در سال ???? اُپرا باستيل در برنامهاي که قرار بود به مناسبت بيستمين سال تاسيسش برگزار کند کارگرداني نمايشي به نام « در آغاز » را به کيفِر سپرد. کيفر علاوه بر نوشتن سناريويي که بر اساس قصههاي تورات مقدس تدوين کرده بود، کارگرداني ونيز طراحي صحنه و لباسها را هم به تنهايي انجام داد. از سال ???? به اين سو به عنوان پروفسور در کالج فرانسه[2]ي شهرپاريس تدريس ميکند.
کيفِراز سال ???? تا سال ???? در شهر بارژاک واقع در جنوب فرانسه اقامت داشت و از ???? تا کنون ساکن پاريس است.
[1] نبرد هرمان نمايشنامهاي درام در پنج پرده اثر هاينريش فون کلايست در باره ي شکست پروسها از فرانسويها.